-برپایی خلوتگاه(جهت عبادت و...)

-برگزاری ختم 30000صلوات جهت شادی ارواح طیبه شهدای دانش آموز

-برگزاری 2ختم قرآن جهت سلامتی آقا امام زمان(عج)

-برپایی نمایشگاه عکس شهدای دانش آموز

- عضوگیری جهت سفر مشهد مقدس

- مصاحبه و گزینش افراد در روز شنبه26/11/87

- حضور اعضای تدارکات در جلسه توجیهی سفر مشهد-اسفند87

- برگزاری جلسات اخلاقی-عملیاتی جهت آماده سازی و توجیه اعضای تدارکات جهت سفر مشهد

- برپایی فروشگاه خوراکی و تنقلات در محل اسکان خواهران در مشهد

فعالیتهای انجام شده در زمینه تبلیغات:

-مصاحبه و گزینش اعضا جهت تبلیغات اتوبوس

-برگزاری جلسات تبلیغات قبل از سفر مشهد

 -طراحی کولاژهای حسینیه

 -طراحی بُرد طنز و سوتی

 -طراحی و اجرای سفره هفت سین

 -طراحی کولاژ و پوسترهای اتوبوس

 -طراحی و تهیه کاور و مطالب آن

 -برگزاری جُنگ شادی

 -تهیه هدیه به مناسبت عید نوروز و اهدا آن به بچه ها

 -ارائه بحث محبت امام رضا و امام رضایی شدن در مسیر رفت توسط اعضای تبلیغات و مبحث امام رضایی ماندن در برگشت

 - همکاری با واحد همکلاسی آسمانی جهت برپایی خلوتگاه

 -همکاری با واحد انفورماتیک جهت برپایی غرفه فروش محصولات

 -همکاری با واحد انتظامات جهت برپایی غرفه فروش محصولات

 -برگزاری جلسات نقد سفر مشهد مقدس با اعضای واحد تبلیغات

گزارش فعالیت واحد تبلیغات

گزارش فعالیت واحد تدارکات

گزارش فعالیت واحد همکلاسی آسمانی

گزارش فعالیت انجمن دشمن شناسی 

گزارش فعالیت تیم انفورماتیک

گزارش فعالیت تیم سرگره ها

گزارش فعالیت واحد انتظامات

زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی!

در شکوه مقام تو حیرانم که معرفت به غبار آستان خانه ات بوسه می زند. برهوت این دنیای خاکی

 شایستگی میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت.

تو که در آیینه زخم ها و داغ ها و در هجران پدر، غریبانه زیستی و در وداع شبانه ات با پهلویی بیمار،

خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...مصیبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها یک جراحت و زخم نیست!!!

حقیقت ، درب و خانه ، آرمانها و اهداف فاطمی است...

مهم این است که من و تو کدام سوی درب ایستاده ایم.....

به نام آنکه عاشقیش دل میخواهد نه دلیل

خدای دلم برات تنگ شده؛دلم میخواد باهات حرف بزنم؛دردودل کنم؛آخه من که جز تو کسی رو ندارم........

خداجون!دلم برات تنگ شده؛برای اون روزایی که به یه بهونه ای دعوتم میکردی تا بندگیتو بکنم.دلم واسه دهه فاطمیه تنگ شده؛واسه نیمه شبای صحن قدس؛واسه مناجاتهای بهشت رضا؛واسه یارب گفتنامون......خداجونم خستم؛نمیدونم چکار باید بکنم تا دوباره دلتو بدست بیارم؛نمیدونم این روزا که لحظات عاشقیه من کجای کارم؟نصف بیشتر مهمونی بزرگت مثل باد گذشت ومثل نسیم وزید ومن جا موندم وهنوز اول کارم.

خدایا دلم به حال خودم میسوزه که دم از عاشقی میزنم اما حاضر نیستم حتی مثل عشاق زمینی هم که شده باهات عشق بازی کنم،به یادت باشم.

دوباره رمضان با ربناهی سحر و سوز ودعا و نماز نیمه شب و جمعهای صمیمی افطار آمد و مارا به حال وهوای دیگری برد.آری رمضان ماه رحمت الهی و ماه اطاعت و پرهیزگاری وخیمه زدن فرشته های آسمان در خاک رسید.واینک بر ماست تا در ساعات عزیز پر تحول آن با اندیشه و تفکر و شرکت در محافل صمیمی ومعنوی زنگار گناه را از دلمان بزدائیم.ورنگی تازه به زندگیمان ببخشیم و با بازگشت به فطرت خویش،قلب وروحمان را با گرمای مهر و عشق خدایی نوازش دهیم.پس دوست خوبم آن لحظه که قلبت به خدا نزدیک است، آن لحظه که دیده ات ز اشکی خیس است،..........                                                                                            

                                                       ما را از دعایت فراموش مکن

 روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم, ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است...))