به نام آنکه عاشقیش دل میخواهد نه دلیل
خدای دلم برات تنگ شده؛دلم میخواد باهات حرف بزنم؛دردودل کنم؛آخه من که جز تو کسی رو ندارم........
خداجون!دلم برات تنگ شده؛برای اون روزایی که به یه بهونه ای دعوتم میکردی تا بندگیتو بکنم.دلم واسه دهه فاطمیه تنگ شده؛واسه نیمه شبای صحن قدس؛واسه مناجاتهای بهشت رضا؛واسه یارب گفتنامون......خداجونم خستم؛نمیدونم چکار باید بکنم تا دوباره دلتو بدست بیارم؛نمیدونم این روزا که لحظات عاشقیه من کجای کارم؟نصف بیشتر مهمونی بزرگت مثل باد گذشت ومثل نسیم وزید ومن جا موندم وهنوز اول کارم.
خدایا دلم به حال خودم میسوزه که دم از عاشقی میزنم اما حاضر نیستم حتی مثل عشاق زمینی هم که شده باهات عشق بازی کنم،به یادت باشم.